اشک

دستمال کاغذی به اشک گفت

 

قطره قطره ات طلاست

 

یک کم از طلای خود خرج میکنی؟

 

عاشقم!!با من ازدواج میکنی؟؟

 

اشک گفت:

 

ازدواج اشک و دستمال کاغذی

 

تو چقدر ساده ای

 

خوش خیال کاغذی

 

توی ازدواج ما تو مچاله میشوی

 

چرک میشوی و تکه ای زباله میشوی

 

پس برو و بی خیال باش

 

عاشقی کجاست؟

 

تو فقط دستمال باش

 

دستمال کاغذی دلش شکست

 

گوشه ای درون جعبه اش نشست

 

گریه کرد و گریه کردو گریه کرد

 

در تن سفید و نازکش دوید

 

خون درد

 

آخرش دستمال کاغذی مچاله شد

 

مثل تکه ای زباله شد

 

او ولی شبیه دیگران نشد

 

چرک و زشت مثل این و آن نشد

 

رفت اگرچه توی سطل آشغال

 

پاک بود و عاشق و زلال

 

او با تمام دستمال های کاغذی فرق داشت

 

چونکه در میان قلب خود

 

دانه های اشک کاشت



نظرات شما عزیزان:

erfan200
ساعت22:33---7 مرداد 1393
من اشک تورشیده زیاد دارم بده به جعبه دسمال کاغذی که مثل همه دسمال کاغی ها تمیز نباشه
پاسخ:مرسی که نظردادی بیمزه


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 6 مرداد 1393برچسب:اشک, | 16:41 | نویسنده : سپید گل |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • پارسیان دانلود